قانون جذب چيست؟

مواردي وجود دارد كه داشتن حس مثبت يا منفي منجر به رويدادهاي متناظر – معمولاً در بدن خود انسان – مي‌شود (عمدتاً به شكل آثار رواني‌اي كه پلاسبو و ناسبوخوانده مي‌شوند).

در حال حاضر طبق نظريه‌هاي جديد فيزيك كوانتوم مي‌توان گفت كه تمام جهان هستي، ارتعاش دارد و از طرفي مي‌دانيم كه ذهن ما و مغز ما نيز امواج ارتعاشي الكترومغناطيسي دارد و از طرفي هر فكر ما يك ارتعاش و فركانس خاص دارد. قانون جذب مي‌گويد تمام جهان ارتعاش دارد و بين چيزهايي ارتعاش يكسان دارند نوعي جاذبه وجود دارد.

در فلسفه اسلامي ثابت شده است كه جهان هستي يك كل به هم پيوسته است كه تغيير در يك بخش آن باعث مي‌شود تمام آن تحت تاثير واقع شود.

از نظر علمي، جذب كردن چيزي بزرگ با دريافت كردن چيزي كوچك هيچ تفاوتي ندارد.

عالم هستي بدون كمترين تلاشي تمامي كارها را انجام مي‌دهد. چمن‌ها براي رشد به تلاشي نياز ندارند. بلكه اين طرح عظيم و خارق العادهٔ عالم هستي است. همه چيز به اين بستگي دارد كه در ذهن ما چه مي‌گذرد. تفكر ما به گونه يي ست كه براي كاري بزرگ زماني زياد و براي كاري كوچك زمان محدود در نظر مي‌گيريم. اينها قوانين ما هستند كه بدين شكل تعريفشان مي‌كنيم. زمان و اندازه هيچ مفهومي براي عالم هستي ندارد. به دست آوردن يك دلار هيچ تفاوتي با كسب يك ميليون دلار ندارد. جريان واحدي در كار است. از آنجايي كه ما يك ميليون دلار را زياد و يك دلار را كم مي‌دانيد، يك ميليون دلار دير تر و يك دلار بسيار زودتر به دست ما مي‌رسد.

فيلم راز از اقتباس از كتاب واس واتلس به نام علم ثروتمند شدن ساخته شده‌است.

در واقع قانون جذب يك قانون ثانوي است و قانون اصلي قانون ارتعاش است. به اين صورت كه هر چيزي كه از انرژي ساخته شده باشد (البته به گفته فيزيكدانان بخش عظيمي از هستي را جسم تاريك تشكيل داده است كه ماهيت آن هنوز مشخص نيست) مشابه خود را جذب مي‌كند. هر چيزي در اين دنيا داراي فركانس مختص به خود است و وقتي انسان در مورد چيزهاي مختلف اعم از پول، روابط خوب، سلامتي، فقر، روابط نابسمان، بيماري… تمركز مي‌كند همان‌ها را نيز جذب مي‌كند و اين از طريق ذهن و احساسات انسان امكان‌پذير است. اين ارتعاشات با تكرار و ميزان شدت احساسات انسان رابطه مستقيم دارند و طبق قانون جذب هر چه شدت فركانس ارسال اين ارتعاشات بيشتر باشد سرعت و قدرت جذب هم نوع بيشتر خواهد شد 

به طور كلي روند قانون جذب از سه مرحله تشكيل مي‌شود.

• تجسم:براي تجسم انسان بايد از ذهن خود استفاده كند. مجسم كردن خواسته، كه الان از آن اوست و با آن كاري انجام مي‌دهد و از داشتن آن لذت مي‌برد، انگار همين حالا خواسته اش را دريافت كرده است.
• احساس:همراه با تجسم انسان بايد احساس فوق‌العاده‌اي در مورد خواسته اش داشته باشد، يك نوع احساس شور و شوق همراه با لذت (عشق) كه تمام اينها توسط ذهن انسان امكان‌پذير است. بدين ترتيب انسان فركانس ارتعاشي ايجاد مي‌كند كه خواسته خود را مانند آهنربا جذب مي‌نمايد.
• دريافت:بدين ترتيب قانون جذب از طريق نيرويي طبيعي، مرئي و نامرئي كار مي‌كند تا انسان را از طريق شرايط و رويدادها به خواسته اش برساند.

قانون جذب مي‌گويد تمام جهان ارتعاش دارد و بين چيزهايي ارتعاش يكسان دارند نوعي جاذبه وجود دارد.

ضمير نا خود آگاه ما برايش چندان فرقي نمي‌كند كه تصاويري كه مي‌بيند واقعي باشند يا در صفحه تلويزيون يا بر پرده ذهنمان نقش بسته باشند.

آنچه كه مي‌بينيم يا تصور مي‌كنيم مستقيم يا غير مستقيم روي احساس ما اثر مي‌گذارد.

تصاوير و افكار خوب احساسي مثبت ايجاد مي‌كنند و تصاوير و افكار بد احساسي منفي.

احساس داراي انرژي است و انرژي يعني توانايي انجام كار. انرژي عاطفي ما همچون آهنرباي بزرگ شروع به جذب انرژي‌هاي همنوع مي‌كند

در لحظاتي كه احساسي منفي داريم وقايع و انسان‌هاي منفي را به خود جذب مي‌كنيم و در زمان‌هايي كه حسي مثبت و شادمانه در ما برپاست در حال جذب چيزهاي خوب و مطلوب به زندگي خود مي‌باشيم.

البته اين را هم نبايد ناديده بگيريم كه اعمال ما نيز داراي انرژي مي‌باشند و اعمال منفي بازخورد و عكس العمل منفي دارند.

اين است كه گاه با وجود افكار و احساس مثبت وقايعي منفي و نامطلوب برايمان پيش مي‌آيد.